جدول جو
جدول جو

معنی رضا کند - جستجوی لغت در جدول جو

رضا کند
(رِ کَ)
دهی از دهستان بخش شهریار شهرستان تهران. سکنه 455 تن. آب آن از قنات و رود کرج. محصول آنجا غلات و سبزی و سیب زمینی و چغندرقند و اقسام میوه. راه آن ماشین رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 21هزارگزی جنوب درود، در کنار راه مالرو پیراوند به رازان. دهی است کوهستانی و سردسیرو دارای 609 تن جمعیت که همگی بکار کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نام کوهی است در سرزمین کافرستان واقع در شمال خاوری افغانستان که بلندی مرتفعترین نقطۀ قلۀ آن 4239 گز میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(تَ گِ رِ تَ)
خاطرجمع کردن، شادمان و خوشدل کردن. (از ناظم الاطباء). خشنود کردن. راضی کردن. (یادداشت مؤلف) :
فرزانه رضای نفس رعنا نکند
تأخیر نگرددو تمنا نکند.
سعدی.
اگر بنده ای به آنچه او کند دل رضا کن. (کلیات سعدی مجلس 4 ص 13).
، قبول کنانیدن. (از ناظم الاطباء). واداشتن بقبول کردن. قبولاندن، راغب و مایل نمودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رِ کَ)
دهی از دهستان پازوار بخش بابلسر شهرستان بابل. سکنه 140 تن. آب آن از رودخانه بابل و چاه. محصول آنجا کنجد و صیفی و پنبه و غلات و باقلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(رِ مَ)
خوشدل. (ناظم الاطباء). خشنود و راضی. (آنندراج). با رضای خاطر: همگی به امر رضامند شده. (مجمل التواریخ گلستانه) ، قبول کننده، اذن دهنده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ کُ نَ)
کاشکی. (یادداشت بخط مؤلف). یالیت: خدا کند که فلان کار واقع شود. خدا کند که حسن از سفر سالم بیاید. خدا کند که جنگ واقع نشود
لغت نامه دهخدا
تصویری از رضا شدن
تصویر رضا شدن
خرسندیدن خرسند شدن راضی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
خشنود خرسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضا کردن
تصویر رضا کردن
خاطر جمع کردن، شادمان و خوشدل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
راغبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
Consenting
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
consentant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
מסכים
دیکشنری فارسی به عبری
مشتاق، مایل
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
راضی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
সম্মত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
ที่ยินยอม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
anayekubali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
rıza gösteren
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
동의하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
同意している
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
instemmend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
menyetujui
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
सहमति देने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
داوطلبانه، داوطلب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
conforme
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
consentindo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
同意的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
zgadzający się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
згодний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
zustimmend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
согласный
دیکشنری فارسی به روسی
رضایت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از رضامند
تصویر رضامند
acconsentente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی